ناخواسته بچه دار شدن، نوعی قتل دلسوزانه

بعضی از والدین می گویند: «ما ناخواسته بچه دار شدیم!»؛ آیا گفتن این حرف در حضور دیگران درست است؟ تاثیر این حرف بر روی فرزند و خود والدین چیست؟
به پدر و مادر ها توصیه می شود که در فضاهای عمومی و در حضور فرزندان از این لفظ بپرهیزند؛ چرا که ممکن است این لفظ به تدریج آسیب هایی را ایجاد کند و در آینده‌ی فرزندشان تاثیرات نامطلوبی داشته باشد. در روایت داریم که بچّه‌ های خوب میوه‌ ی دل پدر و مادر هستند؛ لذا والدین باید با این نگاه به فرزندانشان بنگرند. این لفظ صحیح نیست که پدر و مادرها گاهی اوقات بیان می‌کنند که فرزند ما ناخواسته به دنیا آمده است. همین که این کودک به ما تعلّق گرفته است، یعنی همان هدیه‌ی خدا  که در زندگی باعث برکت می‌شود.
در مدت زمانی نه چندان طولانی لفظ کودک ناخواسته جای خود را در ادبیات خانوادگی زوجینی که به یک باره فرزند دار شده بودند، باز کرد. این در حالی بود که هیچ پاسخی برای این سئوال که آیا حق حیات فرد بستگی به این دارد که فرد دیگری او را خواسته یا نخواسته باشد، وجود ندارد و در ضمن همین ماجرا به جایی ختم می شود که اگر زنی خیلی سریع و بی مقدمه باردار می‌شد جامعه به او با دید بد نگاه می‌کنند و حرف ها و صحبت هایی درباره او می زنند.
واژه کودک ناخواسته که از ادبیات غربی وارد دایره لغت ما شد، درست در تضاد با فرهنگ غنی اسلامی ما است؛ زیرا این فرمول بسیار خطرناک نوعی تسلط فردی خداگونه را بر زندگی دیگران قایل می‌شود، تسلطی که به واسطه آن حق حیات از یک انسان گرفته می‌شود، اما نسخه کامل و عینی عواقب این پدیده در غرب با سقط و حتی نوزادکشی همراه شده است و به تعبیر آن هایی که در غرب بر ضد افزایش جمعیت فعالیت می‌کنند که از جمله آن‌ها به فمنیست‌ها می‌توان اشاره کرد.
این عمل را نوعی قتل دلسوزانه می‌دانند و به زبان نرم‌تر این کار برای آن‌ها‌‌ همان اتانازی به حساب می‌آید که با توجیهاتی نظیر این که فقط آن هایی لیاقت و حق زندگی را دارند که مورد مهر و محبت قرار می‌گیرند و چون کسی منتظر فرزند ناخواسته نیست بنابراین جایی در بین پدر و مادر ندارد و سپس این قضاوت مدرن خود را با نظریه مادر حق کنترل بدن خود را دارد، تکمیل می‌کنند و حق زندگی را از کودکی که خداوند به آن‌ها هدیه کرده است با این تفکر می‌گیرند.
اما جدای از فرهنگ منحط غرب آنچه که مهم به نظر می‌آید، این است که این نوع تفکر از اساس با فرهنگ بومی و ملی ما متضاد است. در فرهنگ ما متناسب با قاعده آفرینش توسط خدا و عدم دخل و تصرف انسان در این امر هر موجودی حق زندگی دارد و هیچ فردی اعم از پدر و مادر حق ندارند این حق طبیعی را که تنها خداوند تعیین کننده آن است از او سلب کنند، ضمن این که این فرهنگ وارداتی به مرور زمان باعث می‌شود تا علاوه بر آن که هویت حقیقی زن به عنوان یک مادر از او گرفته شود به جسم و روح او نیز لطمه وارد گردد.
به طوری که او بعد از، از میان بردن فرزندی که به واسطه فرهنگ وارداتی او را کودک ناخواسته خوانده است با عذاب وجدان مواجه شود. به هرحال آنچه باید برای ما مهم باشد این است که فرهنگی که مدت‌ها مورد تهاجم قرار گرفته و دچار آسیب شده است باید مجدد ترمیم شود نقش آموزش توسط مراکز علمی و آموزشی و به ویژه تاثیر رسانه‌های دیداری و شنیداری در این میان بسیار مهم است القای این مسئله است که اصولا پدیده به نام فرزند ناخواسته وجود ندارد و داشتن فرزند موجب برکت در زندگی می‌شود. بنابراین با یک فرهنگ سازی قوی می‌توان در یک مدت زمان مشخص در مقابل این آسیب جدی که مستقیما بر حوزه زنان و خانواده تاثیر می‌گذارد به مقابله برخاست.

پاسخ ترک

لطفا نظر خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید