
نی نی تایم : آموزش بلوغ به نوجوانان و مسائل مرتبط با آن یکی از مهمترین مسائلی است که والدین با آن رو به رو هستند چون عملاً صحبت کردن در خصوص مسائل جنسی و بلوغ بسیار سخت است. اما چطور آموزش بلوغ به نوجوانان را شروع کنیم و در این مورد با فرزندمان صحبت کنیم؟ خیلی از والدین با این مشکل مواجه هستند که آموزش مسائل بلوغ باید چطور باشد؟ چون این سؤال خیلی از خانوادهها می باشد. خیلی از والدین وقتی فرزندشان بالغ میشود ، خودشان بیشتر دستپاچه و سردرگم میشوند. و نمیدانند چطور درباره ی این مسائل حساس باید سر صحبت را باز کنند. و به آموزش مسائل بلوغ به فرزندشان بپردازند.با این مطلب همراه باشید تا به پاسخ سوالات خود دراین زمینه دست یابید.
دوره بلوغ با برخی تغییرات رفتاری در نوجوانان همراه است . مثلا نوجوان ترجیح می دهد بیشتر وقتش را با دوستانش بگذراند ، از خانواده اندکی فاصله می گیرد و تمایل به اجتماعی شدن دارد . تمایلات جنسی و علاقه به نوعی برقراری ارتباط با جنس مخالف در او پیدا می شود .
در این دوره جنس مخالفش را می شناسد و می خواهد برای او جذابیت های خاصی داشته باشد . علایق و نگرش های جدیدی پیدا می کند . ممکن است به حوزه هایی مانند ادبیات ، ورزش و موضوعاتی که قبلا خیلی به آنها توجه نداشته علاقه پیدا کند .
به اخلاقیات توجه می کند ، تفکرش انتزاعی می شود و به مفاهیمی که در پس ظاهر موضوعات وجود دارد بیشتر فکر می کند به نظر می رسد در دوره بلوغ باید تغییرات جسمی و روانی به نحوی با هم هماهنگ باشند . ایجاد تغییرات جسمی بلوغ در کودکی که هنوز از نظر فکری و شناتی برای دوره نوجوانی و بلوغ آمادگی پیدا نکرده ممکن است مشکلاتی برای او و خانواده اش ایجاد کند .
به عنوان مثال یک کودک ۷ ساله که هنوز به رشد شناختی و اجتماعی خاصی نرسیده ، هنوز تفکرش حالت انتزاعی پیدا نکرده است ، خیلی از استدلال هایش رشد کافی پیدا نکرده و از نظر فکری آمادگی بلوغ را ندارد اگر از نظر جسمی تغییراتی در او رخ دهد این عدم تطابق ممکن است مشکلاتی را به وجود بیارود .
همه این موارد به اهمیت آموزش بلوغ به نوجوانان رنگ بیشتری می دهد و از طرفی چون خانواده هنوز آمادگی پذیرش این موضوع را ندارد ، انتظار دارد بلوغ فرزندش چند سال دیگر اتفاق بیفتد و می داند فرزندش از نظر فکری و شناختی هنوز آمادگی این تغییرات را ندارد و ممکن است دچار نگرانی شود .
در این شرایط لازم است برای به تاخیر انداختن تغییرات فیزیولوژیک از متخصصان غدد کمک گرفت . همچنین مادر اگر فکر می کند فرزندش از نظر شناختی در وضعیتی است که آمادگی لازم را دارد باید اطلاعاتی درباره بلوغ به فرزندش بدهد . ارائه این اطلاعات حتما باید به صورتی باشد که اول از فرزندش سوال کند و ببیند چقدر در این زمینه اطلاعات دارد ، بعد اگر این اطلاعات صحیح است آن را تایید و اگر غلط است اصلاح کند . بهتر است این اطلاعات از طریق پدر و مادر و توسط جنس موافق به فرزندان داده شود یعنی مادر با دخترو پدر با پسر در این باره صحبت کند .
اگر پدر و مادر به دلیل ترس ، اضطراب ، خجالت یا اینکه فکر می کند با صحبت کردن درباره این مسایل حرمت بین او و فرزندش از بین می رود ، اطلاعات لازم را به فرزندش ندهد ممکن است او از جاهای دیگر اطلاعات به دست بیاورد . در اینصورت احتمال دارد اطلاعات غلط یا خیلی زیاد باشد و ایجاد نگرانی کند . بنابراین بهتر است والدین پیشقدم شوند و اطلاعات و توضیحاتی درباره جنس مخالف ، رفتارهای جنسی و علایم بلوغ به فرزندشان بدهند .
بلوغ تغییرات گسترده ای در حوزه جسمی ، روانی و رفتاری در بچه های ۱۰ تا ۱۸ ساله ایجاد می کند و ممکن است برای والدین پذیرش این موضوع که فرزندشان از یک مرحله وارد مرحله دیگر می شود سخت باشد پس آموزش بلوغ به نوجوانان را جدی بگیرید .
والدین باید بپذیرند کودک بزرگ می شود ، رشد می کند ، به مرحله ای می رسد که از حالت کودکی بیرون می آید . همچنین اگر والدین خودشان از دوران بلوغ تجربه بدی داشته باشند ممکن است هنگام بلوغ فرزندشان احساس خوبی نداشته باشند . در حالیکه بلوغ یک پدیده کاملا طبیعی است که باید اتفاق بیفتد.
پرسش های رایج والدین
آموزش مسائل بلوغ ،نه زود و نه دیر!
آموزش زودرس و شتابزده ی مسایل جنسی به کودکان میتواند به اندازه ی آموزشهای با تأخیر و دیرهنگام آسیبزا باشد. آموزشهای جنسیو آموزش مسائل بلوغ به کودکان و نوجوانان باید به تدریج، زمانبندیشده، متعادل و متناسب با ویژگیهای سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود.
تربیت جنسی کودکان
ارائه ی تربیت جنسی دو شکل دارد. یک شکل مستقیم که مستقیماً اطلاعات جنسی را در اختیار بچهها قرار میدهیم. به ویژه مسایلی که در ارتباط با وظایف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقتها این آموزشها شکل غیرمستقیم دارد که ممکن است مناسبتر هم باشد.
گاهی اوقات بچهها شروع میکنند دراین باره سؤالهایی میپرسند و ما غافلگیر میشویم. نمیدانیم که چطور باید جواب بدهیم. حتی گاهی این سؤالات را نشنیده میگیریم. خوب پدر یا مادر، به این سؤالات چطور باید پاسخ بدهد ؟
در پاسخ به سؤالات جنسی کودکان قبل از بلوغ باید یک سری مسایل مورد توجه قرار بگیرد: اول این که وقتی با این سؤالها مواجه شدیم، باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم. دوم این که باید شنونده ی خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سؤالش را کامل بپرسد.
موقع جواب دادن هم نباید جوابهای ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد. نباید دروغ گفته شود. مثلاً بعضی پدر و مادرها به فرزندشان میگویند ما تو را خریدیم. این اطلاعات غلط باعث میشود بچهها وقتی کمی بزرگتر شدند، به پدر و مادرشان بیاعتماد شوند. پس پاسخها باید درست باشد و بر مبنای خرافهها نباشد.
آموزش مسائل بلوغ و مسائل جنسی به کودکان باید تدریجی باشد
آموزش باید تدریجی باشد. لازم نیست همه ی اطلاعات را یک جا در اختیار کودک و نوجوان قرار دهند و باید از شرح و بسط بیمورد پرهیز کنند. همان طور که اشاره شد، باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابلفهم باشد. در سنین دبستان و پیش از دبستان پاسخها اگر غیر مستقیم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سؤالی را اشتباه پاسخ دادیم، باید به اشتباهمان اقرار کنیم و اطلاعات درست را در اختیار آنها قرار دهیم.
– خیلی از والدین هستند که نه این اطلاعات را دارند و نه از این شیوهها خبر دارند. از کجا باید چیزهایی شبیه به اینها را یاد بگیرند؟
* مسئله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها دراین باره نیست. در یک تحقیق که چند سال قبل انجام دادیم، از پدر و مادرها پرسیدیم که چرا شما آموزشهای جنسی به فرزندتان نمیدهید، پاسخها متفاوت بود، عدهای میگفتند حیا مانع میشود، گروه دیگری میگفتند ما میخواهیم این اطلاعات را بدهیم، اما خودمان هم نمیدانیم چطور این کار را انجام دهیم، گروه دیگر هم از پیامدهای منفی این اطلاعات هراس داشتند.
پس موانع این عدم آموزش فراوان است، اما اگر مسئله ی کمبود آموزش باشد، این اطلاعات باید از طریق رسانههای جمعی، انجمن اولیاء و مربیان، کارگاههای آموزشی که در دیگر کشورها تحت عنوان آموزشهای شهروندی سازمانهای غیردولتی این کار را انجام میدهند. اما باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نشود.
– والدینی هم هستند که این اطلاعات را ندارند و میگویند ما که از این شیوهها بلد نیستیم، خوب، بچه خودش بزرگ میشود و یواش یواش چشم و گوشش باز میشود. این چه اشکالی دارد؟ سؤال من این است که آموزش ندادن مسایل جنسی به بچهها چه عوارضی دارد؟
*اگر آموزشهای لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع دیگر این اطلاعات را به شکل نادرست و بیحد و حصر به دست بیاورند. در یک تحقیق که انجام دادهایم از نوجوانان اول دبیرستان پرسیدیم اطلاعات جنسی را از کجا به دست میآورید. در پاسخ ۴۴ درصد دوستان، ۲۰ درصد کتاب، ۱۳ درصد والدین، ۱۱درصد معلمها و ۹ درصد رسانههای مختلف مانند ماهواره و اینترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کردند.
– خب، این چه اشکالی دارد؟
*این آمارها نشان میدهد والدین، مدارس و معلمها نتوانستهاند نقش خود را به خوبی انجام دهند. فراموش نکنید که کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است.
ممکن است با تجربه کردن علائم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی موارد کمی این حالت منجر به خودکشی شده است. نتیجه ی یک تحقیق هم نشان داده ۳۶ درصد دختران و ۱۱درصد پسران بعد از وقوع بلوغ شان شوکه شده و به شدت دچار سردرگمی میشوند.
– بعضی خانوادهها تصور میکنند آموزش مسایل جنسی به فرزندان باعث میشود آنها، به اصطلاح، چشم و گوششان باز شود. یا این که اگر پدر و مادر درباره ی این مسائل با فرزندانشان حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته میشود. نظر شما چیست؟
* من هم موافقم که موضوع، موضوع بسیار حساس و ظریفی است. اما معتقدم اگر در ارائه ی آموزشهای جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کنیم و حرمتها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارائه دهیم، این مشکل پیش نمیآید. در بحث آموزشهای جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است.
میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاعات جنسی به فرزندانمان بدهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیادهگویی نکنیم و به حواشی نپردازیم.
– این طور که میگویید وظیفه ی پدر و مادرها دراین باره خیلی زیاد میشود. واقعاً میتوان انتظار داشت که والدین بتوانند این همه وقت بگذارند و بار آموزش همه ی مسائل را خودشان بکشند؟
* البته یکی از وظایف مهم والدین در برابر فرزندشان، همین بحث آموزش و تربیت جنسی است. سخت است ولی به هر حال بار اصلی این وظیفه به عهده ی آنهاست. بعضی پدر و مادرها در تربیت جسمی ، تغذیه و سلامت جسم و تربیت اجتماعی و عقلانی فرزندشان خیلی دقت میکنند، اما تصور میکنند آموزشهای جنسی وظیفه ی آنها نیست.
توجیه آنها هم این است که موضوع، موضوع سخت و حساسی است. اما از والدین که بگذریم، تربیت جنسی در درجه ی بعد وظیفه ی مدرسه، نظام آموزشی و جامعه هم هست.
– مدارس ما چقدر در این باره پشتیبانی شدهاند؟ اصلاً برنامهریزیای برای این کار شدهاست؟ میدانند چه چیز را باید چطور آموزش دهند؟
* البته این برنامهریزیها هنوز انجام نشده، چون هنوز به اهمیت و ضرورت آموزش جنسی در مدارس پی نبردهایم و این موضوعی است که کارشناسان گوناگون تربیتی باید دور هم بنشینند و هر چه سریعتر درباره ی آن تصمیم بگیرند و برنامه بریزند. هرچند که برخی از مدارس و مدیران و مشاوران آن به صورت خودجوش و مسئولانه به آموزش این امور می پردازند اما این کارها فراگیر نیست.
– غیر از مدرسه به جامعه هم اشاره کردید. منظورتان از آموزش از طریق جامعه دقیقاً چیست؟
* برخی موضوعات هست که اگر در جامعه رعایت شود، تربیت جنسی صحیحتر و سالمتر صورت میگیرد. مثلاً جلوگیری از روابط عنان گسیخته ی بین زن و مرد یا این که خانمها زیورها و زینتهایشان را به دیگران نشان ندهند. یا مسئله ی هویت جنسی و این که معلوم شود فردی زن است یا مرد.
برخی مسائل هم هست که ظاهراً ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که به طور غیرمستقیم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تأثیر دارد، مثل ترویج ورزش همگانی، پرکردن اوقات فراغت، رفع بیکاری و مسائلی مانند اینها. به طور کلی میتوان گفت خانواده، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر یکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل میشویم