نوجوانی دوره ای از رشد است که با بلوغ آغاز می شود و با شروع دوره بزرگسالی خاتمه می یابد. به شما پیشنهاد میکنم این مقاله را از دست ندهید.
چگونه باید نوجوانان را از دوران بلوغ آگاه سازیم و به آن ها کمک کنیم تا با شرایط بلوغ کنار بیایند؟
این دوران چگونه دورانی است؟
چه ویزگی هایی دارد و والدین در قبال فرزندانشان چه وظایفی دارند؟
آن ها چگونه باید فرزندانشان را برای ورود به این دوران آگاه سازند؟
. نوجوانی را می توان مرحله گذر از کودکی به بزرگسالی توصیف کرد. این دوره به پلی بین کودکی و بزرگسالی تشبیه شده است و فرد برای یافتن جایگاه خود به عنوان بزرگسال رشدیافته، ناگزیر از عبور از آن است. نوجوانی دوره ای است که طی آن روابط فرد با هم سالان تعمیق می یابد؛ استقلالش در تصمیم گیری رشد می کند و در جریان مشغله های فکری و تعلقات اجتماعی قرار می گیرد. نوجوانی دوره کاوش و انتخاب است؛ همچنین دوره آشوب و استرس و تعارضات روانی.
مولفه های هویت یابی در این دوره شکل می گیرد. بهترین توصیف از نوجوانی، فرایند پیشرفت است که مشخصه بارز آن افزایش توانایی تسلط بر چالش های پیچیده تکالیف تحصیلی، بین فردی و در عین جستجوی استعدادها، هویت های اجتماعی و علایق جدید است.
بلوغ
شاید مهم ترین اتفاق نوجوانی بلوغ باشد. بلوغ دوره یا سنی است که در آن فرد به رسش جنسی می رسد و می تواند بچه دار شود؛ یعنی مقطعی از حیات که در آن فرد از لحاظ فیزیکی، هیجانی، اجتماعی، هوشی و معنوی به مرحله بزرگسالی می رسد؛ همچنین در این دوره، تکلیف اتفاق می افتد؛ یعنی تغییرات فیزیکی ای که تحت عنوان کرک دار یا مودار شدن بدن نامیده می شود؛ علاوه بر آن تغییرات روان شناختی و اجتماعی نیز در این دوره رخ می دهد.
ویژگی های دوره بلوغ
در این دوره، تغییرات در دختران و پسران رخ می دهد؛ از جمله این تغییرات می توان رشد جنسی، رشد قد و وزن، تغییر در تناسب بدن، توانایی بدنی و عضلانی، تغییرات شناختی و اخلاقی، وضعیت شیمیایی خون، تغییر نیازهای غذایی و تغییرات هورمونی، که در دختران و پسران متفاوت است، را نام برد.
در دوره بلوغ، تغییرات هورمونی در دختران و پسران رخ می دهد.
بلوغ جسمی و جنسی
از عوامل موثر بر بلوغ جسمی و جنسی، عوامل اجتماعی و عوامل عصبی و هورمونی است. در دهه اخیر علاوه بر عوامل هورمونی موثر در پیدایش بلوغ جنسی، به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز توجه شده است. به طوری که عواملی چون آب و هوا و نژاد در درجه دوم اهمیت قرار گرفته می گیرد.
تحقیقات نشان داده سن متوسط شروع بلوغ در محیط های اقتصادی فرهنگی بالا، پایین تر است و در محیط های اقتصادی و فرهنگی فقیر، این سن بالاتر است. همچنین تغییرات هورمونی، در دختران و پسران متفاوت است. این تغییرات در غده هیپوفیز، غدد آدرنالین و غدد جنسی است که در اینجا فقط به بررسی هورمون های محرک غدد جنسی (گونادها) می پردازیم. گونادها توسط هیپوفیز قدامی ترشح می شود و بر کارکرد غدد جنسی اثر می گذارند.
دو هورمون محرک غدد جنسی وجود دارد:
هورمون تحریک کننده فولیکول “FSH” و هورمون سازنده جسم زرد “LH” که مسبب رشد سلول های تخم در تخمدان ها و اسپرم در بیضه ها می شوند.
در جنس مونث، “FSH” و “LH”، تولید و رهاسازی هورمون زنانه استروژن و پروژسترون را کنترل می کند و هر دو در تخمدان ساخته می شوند.
در جنس مذکر، “LH”، تولید و رهاسازی هورمون مردانه تستوسترون توسط بیضه ها را تحت کنترل دارد.
کارکرد اندام های جنسی
مذکر
طی رشد، تغییرات عمده ای در اندام های جنسی رخ می دهد؛ از جمله رشد بیضه ها و بیضه دان که بین سنین یازده تا سیزده سالگی به اوج می رسد و سپس آهسته تر می شود؛ همچنین در طی چهارده الی شانزده سالگی قضیب، غده پروستات و کیسه های منی نیز به مرحله رسش رسیده و ترشح منی آغاز می شود. پسران نوجوان در این دوره ممکن است درباره انزال و احتلام نگرانی هایی داشته باشند.
داشتن آمادگی و آگاهی های لازم نوجوان قبل از وقوع انزال های شبانه، از برزو اضطراب در او پیشگیری خواهد کرد.
مونث
اندام های جنسی خارجی زن، که مجموعا تحت عنوان فرج شناخته می شود، در این دوره، بزرگ تر و برآمده تر می شود در بلوغ، ترشحات دیواره های داخلی واژن، حالت اسیدی پیدا کرده و غدد بارتولن ترشح خود را آغاز می کند. طول رحم دو برابر می شود و رد فاصله ده تا هجده سالگی، اندازه و وزن تخمدان نیز افزایش می یابد.
در این دوره قاعدگی رخ می دهد که به طور متوسط در دختران از دوازده- سیزده سالگی آغاز می شود؛ البته مکن است در برخی زودتر و در برخی دیرتر باشد؛ همچنین لازم به ذکر است قاعدگی معمولا تا زمانی که حداکثر میزان رشد قدی و وزنی حاصل نشده است، رخ نمی دهد.
در عصر حاضر به دلیل مراقبت بهداشتی و تغذیه بهتر، قاعدگی در دختران زودتر از نسل های قبل آغاز می شود. افزایش چربی بدن ممکن است سبب شروع زودتر قاعدگی شود و ورزش وقوع آن را به تاخیر می اندازد. طول چرخه، بین بیست تا چهل روز است؛ ولی به طور متوسط بیست و هشت روز است؛ این مسئله در زنان مختلف نیز متفاوت است؛ همچنین بسیار نادر است که در یک زن چرخه قاعدگی بسیار منظمی وجود داشته باشد.
بلوغ زودرس و دیررس
بلوغ زودرس منجر به رفتاری باوقارتر، آرام تر و با اعتماد به نفس بیشتر در پسران می شود. این امر باعث می شود که در میان هم سالان خود محبوب تر باشند و احتمال رهبری آنها در گروه هم سالان نیز بیشتر است؛ اما بلوغ دیررسی در پسران باعث احساس بی کفایتی، طردشدگی، پرخاشگری و احساس امنیت کمتر می شود؛ البته ممکن است این خصایص همیشه پایدار نباشد و با ورود به بزرگسالی تغییرات دیگری حاصل شود.
در دختران تمایل به بلوغ به موقع بیشتر است. دختران با بلوغ زودرس، درون گرا و خجالتی تر و از نظر رفتاری ضعیف ترند؛ ولی به تدریج محبوبیت بیشتری پیدا می کنند. در کل در دختران در مقایسه با پسران تفاوت زیادی بین بلوغ زودرس و دیررس وجود ندارد.
آموزش جنسی نوجوانان
آغاز بلوغ و تغییرات بدن همراه با علایق و گرایش های جنسیِ رو به افزایش، سبب می شود نیاز نوجوان به آگاهی از موضوع جنسیت انسان، برانگیخته شود. آموزش جنسی نوجوانان اهداف گوناگونی را دنبال می کند. هدف نخست، توسعه دانش و آگاهی نوجوان از تغییرات رخ داده در بدن است. نوجوان باید بداند که سرعت رسشِ هر فرد، مختص خود اوست و رشد دختران و پسران تفاوت دارد. آموزش جنسی نوجوانان، باید اطلاعات پایه درباره تولید مثل انسان و فرایند آن را دربر گیرد.
هدف دوم، ارتقای سلامت جنسی نوجوان است که نه فقط شامل سلامت فیزیک بلکه شامل سلامت هیجانی و روان شناختی نیز می شود. سلامت جنسی نوجوانان مبتنی بر ارزش گذاری و احترام بر خود و سایر افراد از هر دو جنس و پذیرش این دیدگاه است که زن و مرد، هرچند یکسان نیستند؛ ولی اساسا موجوداتی برابرند و باید بدانند که جنسیت شان چیزی جدا از آنها نیست.
دختران با بلوغ زودرس، درون گرا و خجالتی تر و از نظر رفتاری ضعیف ترند
نقش والدین
اکثر پژوهش های انجام شده نشان می دهد که نوجوانان، اطلاعات مربوط به مسائل جنسی را مستقیما از هم سالان خود دریافت می کنند. اگر فرض بر این باشد که آموزش جنسی به محیط خانه تعلق دارد، یقینا می توان گفت بسیاری از والدین مسئولیت خود را در این زمینه نپذیرفته اند. این امتناع از مسئولیت، دلایل مختلفی دارد.
برخی از والدین از گفت و گو درباره این موضوع بیش از اندازه شرم دارند یا حتی با آن برخورد منفی می کنند. برخی از والدین اطلاعات کافی ندارند و نمی دانند چگونه مطلب را برای فرزند خود توجیه کنند. بسیاری از آنها می ترسند آگاهی از این مطالب به آزمایش کردن آنها منجر شود. از این اطلاعات لازم را به فرزندان خود ارائه نمی دهد و اگر هم اطلاعاتی می دهند، بسیار اندک و دیرهنگام می باشد.
زمان مناسب آموزش جنسی در خانه، سال های پیش از مدرسه است. اگر این اطلاعات درخصوص تولید مثل و جنسیت به کودک داده شود، در طی دوره بلوغ، والدین می توانند توجه خود را در راستای کمک به نوجوان برای ایجاد نگرش ها و احساسات مثبت و نحوه سلوک در روابط معطوف کنند. در بیان مطالب جنسی بین فرزندان دختر و پسر به والدین، پسران از محرومیت بیشتری برخوردارند.
در یک پژوهش، نوجوانان هر دو جنس گزارش کرده اند که احتمال گفت و گو با مادر بیشتر از پدر است و احتمال گفت و گوی والدین با فرزند نوجوان همجنس، بیشتر از فرزند نوجوان غیرهمجنس است؛ در کل مادران، تفهیم کننده اصلی مسائل جنسی به فرزندان هستند.
نقش مدرسه
تحقیقات نشان می دهد که ۸۵ درصد از والدین، طرفدار آموزش جنسی، در مدارس هستند؛ زیرا بسیاری از آنان به وظیفه آگاهی رسانی خود، به خوبی عمل نمی کنند و نوجوانان نیز به منابع اطلاعاتی علمی و قابل اعتماد نیاز دارند. در این میان اصلی ترین نقش بر دوش مدارس گذاشته می شود
دلایل مختلفی موید ضرورت درگیرشدن مدارس در این مسئله هستند:
– تشکیل خانواده و آموزش جنسی، اجزای طبیعی دوره های آموزشی بی شماری است که هم اکنون در مدارس ارائه می شوند. تردید نیست که آموزش جنسی، باید بخشی از دروس زیست شناسی و یا آموزش بهداشت را تشکیل دهد. کلاس های اقتصاد خانواده نیز می توانند به مقوله روابط والدگری، آمادگی برای ازدواج و مراقبت از کودک بپردازد. دوره های مطالعات اجتماعی نیز باید بر روی خانواده به عنوان واحد اجتماعی اصلی و نیز بر روی مسائلی نظیر بیماری های مقاربتی، ازدواج زودرس یا طلاق تمرکز کند.
– آماده سازی نوجوانان برای ازدواج موفق در آینده و والدگری مسئولانه، هدف بسیار مهمی به شمار می آید.
– مدارس را به عنوان موسسات آموزشی حرفه ای می توان برای موفقیت در انجام این امر تجهیز کرد. می توان به معلمان آموزش داد و دوره های آموزشی طراحی کرد. مدارس نیز می توانند پس از اثبات ضرورت توجه به این نیازها، منابع لازم آن را تامین کنند.
– مدرسه تنها موسسه اجتماعی است که به تمامی نوجوانان دسترسی دارد؛ بنابراین از فرصتی مناسب برای دسترسی به نوجوانانی برخوردار است که بیش از همه به آموزش جنسی نیاز دارند. والدینی که خود آموزش ندیده اند، نمی توانند به فرزندانشان در مورد این مباحث چیزی بیاموزند؛ ولی این فرزندان جمعا در مدارس حضور می یابند و می توانند از برنامه های صحیح آموزش جنسی استفاده کنند.
در کل باید به این موضوع توجه داشت که اگر نوجوانی در مدرسه سوالاتی در این خصوص مطرح کند و یا اگر برداشت غلط و منفی ای نسبت به این روابط دارد، معلمان و مربیان تربیتی و مشاوران مدارس، نباید بی تفاوت بمانند. مدارس در کنار انجام وظیفه تعلیم و تربیت، باید آماده آموزش مسائل جنسی به نوجوانان نیز باشند.
چند راهکار درباره نحوه صحیح رفتار با فرزندان در سن بلوغ
۱- شناخت شخصیت نوجوان در سن بلوغ :
وقتی که والدین ویژگیهای دوره نوجوانی و دوره بلوغ نوجوانان را می شناسند . بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپندارند و این امر موجب بروز عکسالعمل در والدین نمی شود و به تیرگی روابط با نوجوان نخواهد انجامید.
۲- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):
از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم.
بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد. شاید گاهی لازم باشد از خطایش چشم پوشی کنیم تا رویش به رویمان باز نشود. البته گاهی تشخیص آن با هوش و ذکاوت خودتان است.
۳- ایفای نقش راهنمایی بجای دستوری:
در برخورد و رفتار با فرزندان در سن بلوغ باید از نقش دستور دهنده به نقش همراه و همدل تبدیل شوید.
۴- آموزش:
مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد که ضروری است.
برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد:
بلوغ
مهارت دوست یابی
مهارت حل مساله
گذراندن اوقات فراغت
مهارت برنامهریزی درسی
و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.
۵- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم. و این رابطه دوستی که در رفتار با فرزندان در سن بلوغ در پیش گرفته ایم به معنی اینکه تمام خطاها و لغزش هایش را ندید بگیریم، نیست!
۶- اعتماد سازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند.
۷- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که:
ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان مخصوصا در دوران بلوغ سخت به آن نیازمند است.
۸- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:
ارتباط با نوجوان در حال بلوغ اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود.
۹- الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.
۱۰- پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.
۱۱- گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.
۱۲- تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهده ی برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی بخشیم.
۱۳- انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان در سن بلوغ باید بدانیم هنوز تمام ویژگی های اخلاقی و رفتاری او کامل نشده است. و خطا و اشتباه در رفتار او بسیار مشاهده می شود .
اما با صبر وحوصله می توان کم کم مشکلاتش را مرتفع کرد. پس به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.
۱۴- اجازه خطا کردن به فرزند در حال بلوغ بدهیم:
نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.
۱۵- مشورت با نوجوانان در دوران بلوغ:
باید والدین کم کم یاد بگیرند که نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنند بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنند.
۱۶- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همانگونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.
۱۷- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان در سن بلوغ:
یکی دیگر از نمونه های رفتار با فرزندان در سن بلوغ این است که فرزندمان را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خویش تصور میکنیم.
بدانیم اگر نوجوان و فرزند در حال بلوغ در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد میگیرد خودش را آنطور که شایسته هست بپذیرد.
۱۸- جلوگیری از تنهایی فرزندان پس از بلوغ:
از دوران بعد از بلوغ باید والدین مراقب تنهایی های نوجوانانشان باشند. چرا که بسیاری از مسایل و انحرافات ریشه در تنهایی های بی حساب و کتاب فرزندان چه در خانه و چه در خارج از منزل دارد. البته این به معنای فضولی و سرک کشیدن گاه و بیگاه ناراحت کننده نیست.